سکوت لحضه لحضه های زندگی را پر کرده
چرا حرف نمیزنی
چرا سوکوت را نمیشکنی تا همه با تو
هم درد شوند
لحضه لحضه های سوکوت پر شده از یادگاری های گذشته
پر از راز های آینده
و تو همواره در سکوت خود مانده ای
بشکن سکوت را
روزها از پی هم میگذرند
بی هوده و سرگردان
زندگی پوچ و بی معنا میگذرد
در این روزها
لبخند های الکی
اشک های الکی
چه میخواهی از این روز های بی هوده و تکراری
چه میخواهی؟؟ََ
نمیدانم الان با اون صدای قشنگت به که میگوی دوستت دارم ودر گوش چه کسی زمزمه های عاشقانه میکنی ،نمیدانم حال اون چشم های زیبایت را به چه کسی دوختی و دستان زیبایت تن چه کسی را لمس میکند ویا با لب هایت چه کسی را میبوسی نمیدانم ولی این را میدانم اون هر کسی باشد باید قدرت را بداند وبدوند دستان تو تنها آرزوی او نبود
درباره ما
دوستون دارم و اینو بدونید به عشق همهی شما دختر و پسر های امروزی دیروزی فردای که دارم از وقتو چشمم میگذرم دوست دار همتون آرام
اطلاعات کاربری
آمار سایت
کدهای اختصاصی